شهید مازح کیست؟


       بسمه تعالی    

http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/92-05/14/mazehy.jpg

                                                                        

مصطفی مازح جوان انقلابی عضو حزب‏ الله لبنان،پس از صدور فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر اعدام سلمان ‏رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، خود را به محل اقامت این نویسنده مرتد در لندن رساند و در حالی که با خود مقادیر زیادی مواد منفجره حمل می‏کرد قصد به هلاکت رساندن این موجود پلید را داشت.

به گزارش فرهنگ نیوز، مصطفی مازح جوان انقلابی عضو حزب‏ الله لبنان، پس از صدور فرمان تاریخی حضرت امام(ره) مبنی بر اعدام سلمان ‏رشدی، نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی، خود را به محل اقامت این نویسنده مرتد در لندن رساند و در حالی که با خود مقادیر زیادی مواد منفجره حمل می‏کرد در ساختمان وی جای گرفت. هرچند در این انفجار به سلمان رشدی آسیبی نرسید و مصطفی به شهادت رسید، ولی پیام رسای امام خمینی(ره) در گوش جهانیان به صدا درآمد که پیروان حضرتش، سلمان رشدی را رها نخواهند کرد.
 
«روزنامه دیلی تلگراف» چاپ لندن پنجم اگوست 1989، چهاردهم مرداد ماه 1368 »
 
"دیروز یک گروه اسلامی در لبنان اعلام کرد تروریستی که روز پنجشنبه، براثر انفجار بمبی در حال سوار کردن آن در هتلی در غرب لندن بود از بین رفت، یکی از اعضای آن‏ها بوده که در حال تدارک حمله‏ ای به سلمان رشدی بوده است. طی یادداشت دستنویسی که تحویل روزنامه النهار در بیروت گردید، «سازمان جهادگران اسلام» اعلام کرد که مسلمانان اکنون برای از دست دادن «غریب»، اولین شهیدی که به هنگام انجام مقدمات حمله علیه سلمان رشدی مرتد جان خود را از دست داد، سوگوارند و شهدای بعدی به این اهداف خواهند رسید. گروه فوق ‏الذکر در این بیانیه تاکید کرده است هر فردی، از جمله خانم تاچر، که از رمان «آیات شیطانی» از رشدی حمایت کند بهای آن را خواهد پرداخت. «اسکاتلند یارد» در حال تحقیق در این زمینه می‏باشد. در حال حاضر، مشخص شده است که پنجشنبه بعد از ظهر دو بمب در هتل «بورلی هاوس» واقع در منطقه «ساکس گاردنز پادینگتن» منفجر گردیده است. تصور می‏شود که اولین بمب، به هنگام سوار کردن آن توسط تروریستی که معتقدند الجزایری یا مراکشی می‏باشد و بنام «مازح» ملقب است، منفجر گردید و انفجار دومین بمب، 15 دقیقه بعد متعاقب انفجار اول صورت گرفته است. بمب‏ها، در مجموع حاوی 5 پوند مواد منفجره پلاستیک نظامی بوده است که احتمالاً از نوع «سمتکس» می‏باشد. اطلاعات زیادی از مازح در دست نمی‏باشد، به جز اینکه چنین گمان می‏رود که او با قایق وارد انگلستان شده و مواد منفجره را در کوله پشتی سبز رنگی حمل می‏کرده است. هیچ پاسپورتی از او در هتل به دست نیامده است. به دلیل ویرانی ساختمان، بازرسی هتل توسط کارشناسان مختل گردیده است و بعید به نظر می‏رسد که اجزای متلاشی شده بدن بمب گذار برای کالبد شکافی تا اواخر امروز به بیرون از هتل منتقل گردد. «مازح»، که حدود بیست ساله بود، در ساعت 2/45 دقیقه بعد از ظهر با انفجار بمبی که سه طبقه بالاتر و سقف هتل 5 طبقه را ویران ساخت، در اتاقش کشته شد و تکه‏های بدنش بین طبقات سوم و چهارم پخش گردید. «مازح» با پرداخت 39 پوند و 50 پنس، یک اتاق یک تختی را روز سه شنبه در هتل رزرو کرد و قرار بود دیروز آنجا را ترک کند. آقای «تونی گنوزو» مدیر هتل گفت که ابتدا نامبرده هتل را برای یک شب رزرو کرد، اما بعد با پرداخت نقدی صورت حسابش مدت اقامت خود را تمدید نمود." ***
 
خبر فوق به عنوان سندی عینی، از میان دهها روزنامه و نشریه انگلیسی که تنها ساعاتی پس از به شهادت رسیدن طلبه شهادت‏طلب «مصطفی مازح» نخستین شهید مسیر اجرای حکم تاریخی حضرت امام خمینی(ره) همگام با سایر مطبوعات و رسانه‏های جمعی کشورهای غربی به انعکاس اخبار و جزئیات مربوط به این واقعه پرداختند، عرضه شد. رسانه ‏های فراگیر غربی چنان با آب و تاب در این باره به ارایه تحلیل و القای نظرات خاص خود می‏پرداختند که موج خبری آن تا چند ماه خوراک تبلیغاتی صهیونیسم را تامین می‏نمود. دامنه این موج که در واقع تحت تاثیر ارزش عمل قهرمانانه شهید مازح قرار داشت، از مبدأ لندن، مرزهای جغرافیایی را در نوردید و به اقصی نقاط عالم رسید.

روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه

شهید موحد دانش

بسمه تعالی

http://dl.aviny.com/Album/defa-moghadas/Shakhes/movahed-danesh-alireza/kamel/01.jpg


معرفی شهید علیرضا موحد دانش

علیرضا اولین فرزند خانواده «موحد» در سال 1337 در تهران به دنیا آمد. در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم به سربازی اعزام شد و پس از فرمان امام خمینی مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، وی نیز از پادگان گریخت و به جمع انقلابیون پیوست. [روایتی دیگر: در سال 1355 بعد از اخذ دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشته مهندسی برق به کسب علم مشغول گشت.]پس از پیروزی انقلاب، در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت مشغول شد. علیرضا در فروردین ماه 1358 به عضویت سپاه پاسداران در آمد و ابتدا مأموریت حراست از بیت امام خمینی را بر عهده گرفت. با آغاز غائله کردستان، به کردستان رفت و در چند عملیات پاکسازی علیه ضد انقلابیون شرکت کرد. پس از آن به جبهه اعزام شد و به عنوان جانشین "محسن وزوایی در عملیات بازی دراز حضور یافت و در همین عملیات، یک دستش قطع شد. پس از عملیات "مطلع الفجر" به مکه معظمه مشرف شد. قبل از عملیات فتح المبین، به تیپ 27 محمد رسول الله (ص) اعزام شد تا به عنوان معاون گردان حبیب بن مظاهر مأموریتش را انجام دهد.
وی پس از خاتمه عملیات فتح المبین، فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر را بر عهده گرفت و نقش فعالی در مراحل سه گانه "الی بیت المقدس" و آزادی خرمشهر ایفا کرد.
در خرداد سال 1361 با دختری مؤمنه عقد ازدواج بست. پس از پایان عملیات بیت المقدس، به همراه قوای محمد رسول الله (ص) به لبنان اعزام شد. بعد از بازگشت از لبنان، فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده گرفته، در عملیات "والفجر 1" با این تیپ وارد عملیات شد و در همان عملیات نیز مجدداً مجروح شد.
علیرضا موحد، عاقبت در تاریخ 13 مرداد 1362 در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران، در حالی که فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت به شهادت رسید.
 خاطرات
مجروحیت اول
 عملیات <<بازی دراز>> بود. صبح عملیات، حاج علی برای بیدار کردن بچه‌ها، به سمت یکی از چادرها رفت، غافل از اینکه شب قبل عراقیها پاتک زده، چند تا از چادرها را گرفته بودند. هنگامیکه حاجی وارد چادر شد، سربازان عراقی او را به رگبار بستند، خیلی سریع پشت یکی از صخره‌ها سنگر گرفت، اما لغزش پا روی ریگ‌ها باعث سقوط او شد و در اثر اصابت سر به تخته سنگی، برای مدتی بیهوش شد. پس از به هوش آمدن، یکی از عراقیها نارنجکی را به سمت او پرتاب کرد. حاجی که قصد داشت نارنجک را به سمت دشمن بازگرداند، آن را در دست گرفت اما نارنجک منفجر شد و دست حاج علی را از مچ قطع کرد. در همین حین ما با شنیدن صدای تیر انفجار متوجه جریان شدیم و به سمت چادرها رفتیم و پس از به عقب راندن عراقیها حاج علیرضا موحد دانش را یافتیم.
فکر می‌کنم همه بچه‌ها با دیدن آن صحنه به یاد کربلا و علقمه و عملدار لشگر امام حسین (ع) افتادند. حاج علی بعد از جانبازی باز هم راهی جبهه‌ها شد، آخر هیچ چیز نمی‌توانست حضور او را در صحنه جهاد کمرنگ کند.
راوی: همرزم شهید
استجابت آنی دعا
 شهید موحد دانش یکی از خاطراتش را برای یکی از همرزمانش اینگونه تعریف کرده است:
بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم...» مشغول دعا و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد. دستی به شانه‌ام زد و گفت: «حاج علی، مکه می‌روی؟!» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگر؟» خندید و ادامه داد: «برایم یک سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمی‌توانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید!» سر به آسمان بلند کردم. دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت...» 
فواید دست مصنوعی
سهمیه مکه برای شهید پیچک بود که آن را به علی (شهید موحد دانش) داد. ایشان وقتی می‌خواست عازم حج شود، همچنان از کار تبلیغات و کار برای اسلام غافل نبود. لذا با توجه به مصنوعی بودن دستش از این موضوع حداکثر استفاده را کرد و مقدار زیادی عکس و پوستر انقلابی را داخل آن جاسازی کرد، طوری که تا خود عربستان هیچ کس متوجه این قضیه نشده بود. آن جا که می‌رسند، در یکی از به اصطلاح کمپ ها که وارد می‌شوند می‌بینند عکس فهد زده شده است. با زیرکی آن عکس را می‌کند و عکسی را که همراه خود برده بود به جای آن می‌زند.
مامورین سعودی که این قضیه را می‌بینند علیرضا را برای بازجویی می‌برند اما چیزی از وی نمی توانند پیدا کنند. عکس فهد را دوباره روی دیوار می‌زنند و می‌روند. بر می‌گردند و می‌بینند عکس فهد باز پایین آورده شده پوستر دیگری به جای آن نصب شده است. عصبانی می‌شوند که علیرضا این پوسترها را از کجا می‌آورد، باز هم متوجه دست مصنوعی علیرضا نمی شوند تا اینکه بالاخره رهایش می‌کنند. همین کار را مکرر ادامه می‌دهد.
به دوستانش گفته بود: این دست مصنوعی ما بیشتر از دست واقعی درخدمت اسلام قرار گرفته است.
راوی: پدر شهید موحد دانش
حضور دلگرم کننده
شبی که خداوند فاطمه را به ما عطا فرمود حدود 9 ماه از شهادت حاج علی گذشته بود. آمبولانسی آمد و ما به همراه همسر علیرضا راهی بیمارستان شدیم. من در تمام مسیر حضور حاجی را حس می‌کردم. احساس می‌کردم او سوار برلندکروزی که همیشه با آن به خانه می‌آمد، در جلوی آمبولانس حرکت می‌کند و راه را برای عبور ما باز می‌نماید. می‌دانستم که او هم نگران حال همسرش است و با حضورش قصد دارد به ما آرامش بدهد. شاید اگر از همسر او هم سؤال کنید بگوید که: «تعجب‌آور است اما من علیرضا را دیدم که به من لبخند می‌زد و برایم دعا می‌خواند.»
راوی: پدر شهید 
فوتبال
 علیرضا خیلی به فوتبال علاقه داشت. هر وقت از مدرسه می‌آمد، با بچه‌های محل فوتبال بازی می‌کرد . یکسال عید پدر علیرضا کت و شلوار برایش خریده بود و او با همان لباسها برای بازی فوتبال به کوچه رفت و شلوارش را پاره کرد. وقتی به خانه بازگشت بدون آنکه به ما حرفی بزند، نشست و شلوارش را دوخت. چند روز بعد وقتی می‌خواستم شلوار علیرضا را بشویم، قسمت‌های دوخته شده توجه مرا به خود جلب کرد. آنقدر ماهرانه کوک خورده بود که اول فکر کردم، نوع پارچه اینطور است اما هنگامیکه خود علیرضا جریان را برایم تعریف کرد، به اصل قضیه پی بردم.
 راوی: مادر شهید 
مهمان بانوی دو عالم
چند روز قبل از شهادت علیرضا من که در خارج از کشور به سر می‌بردم، خواب عجیبی دیدم. درخواب دیدم که تمام کوچه‌مان را چراغانی کرده و دیوارهایش را از پرچم پوشانده‌اند. خانم فاطمه زهرا (س) جلوی در خانه ایستاده‌اند و مردم بین خودشان نقل پخش می‌کنند. دریافتم که شاید برای علیرضا اتفاقی افتاده است و همینطور هم بود. چند روز بعد همسرم از ایران تماس گرفتند و خبر شهادت او را به من رساند.
سیزدهم مرداد سال 1362 و عملیات والفجر 2 بود. علیرضا که زخمی شده بود، در آخرین لحظات به سختی خودش را به بیسیم عراقی‌ها رسانده، سیم آن را با دندان جوید تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد. پس از قطع سیم که دشمن متوجه این کار علی شد، او را به رگبار بسته، راهی دیار بهشت گرداند . پیکرش، همانطور که آرزو داشت پس از مدتها، به وطن باز گشت و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
راوی: مادر شهید 
وصیت‌نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله (ص)، اشهد ان على ولى الله
سلام علیکم
در زمانى قلم به نیت وصیت بر کاغذ مى لغزانم که هیچ‌گونه لیاقت شهادت را در خود نمى‌بینم. وقتى به قلبم رجوع مى‌کنم غیر از سیاهى و تباهى و معصیت چیزى نمى‌یابم و به همین دلیل است که از پروردگار توانا عاجزانه می‌خواهم که تا مرا نیامرزیده است از دنیا نبرد.
پروردگارا با گناهى زیاد از تو که لطف و کرمت را نهایتى نیست، تقاضاى عفو و بخشش دارم و الهى بنده‌اى که تحمل از دست دادن یک دست را ندارد چگونه بر آتش دوزخت توان دارد، خدایا توبه‌ام را بپذیر و از گناهانم بگذر که غیر از تو کسى را ندارم و غیر از تو امیدى ندارم.
مردم بدانید راهى را که در آن گام نهاده‌ایم که همانا راه حسین (ع) است و به اختیار انتخاب کرده و تا آخرین نفس و آخرین رمقى که به تن داریم در سنگر رضاى خدا خواهیم ماند و به دشمن زبون کافر خواهیم فهماند که ملتى که پشتیبانش خداست و پیشاپیشش امام زمان فى سبیل الله در مقابل تمامى متحدان کفر خواهد ایستاد و انشاء الله پیروز خواهد شد.
پدر و مادر عزیزم همانگونه که در شهادت برادرم صبر کردید و استقامت ورزیدید اکنون نیز صبر پیشه کنید. در حدیث است که هرگاه پدر و مادرى در مرگ دو فرزندشان استقامت کنند خداوند کریم اجرى عظیم (بهشت) نصیبشان می‌کند.
شما خوب می‌دانید که شهید عزادار نمى‌خواهد، رهرو می‌خواهد. برادرم  شما هم با قلم و قدم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید.
مادر عزیزم به مادران بگو همانطور که من رهرو خون ؟؟؟ مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیرى کنید که فردا در محضر خدا نمى‌توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل‌72 تن شهید را نمود.
پدر و مادر عزیزم بخاطر تمام بدی‌ها و ناسپاسی‌هایى که به شما کردم مرا ببخشید و حلالم کنید و از همه براى من  حلالیت بخواهید، از همسرم که امانتى است از من نزد شما خوب محفاظت کنید که مونس آخرین روزهایم بود.
برادران عزیز، برادرى داشتم که در راه خدا فدا شد قبلا در وصیت نامه‌ام با او صحبت و درد و دل می‌کردم اکنون به شما توصیه میکنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد مبادا در غفلت بمیرید که على (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بى تفاوتى بمیرید که على‌اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
پدر و مادر و همسر عزیزم، مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینى نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند. در زنده بودنمان که نتوانستیم درشان اثرى بگذاریم، شاید در مرگمان فرجى باشد و بر وجدان بى انصافشان اثر گذارد.   والسلام
روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه

لیگ فوتبال

بسم الله الرحمن الرحیم

پانزدهمین دوره مسابقات فوتبال لیگ حرفه ای (البته فقط از لحاظ پرداخت پول) از امروز آغاز می شود من نمی خواهم در مورد تیمهای شرکت کننده بنویسم و طرفدار هیچ تیمی نیستم به استثناء پرسپولیس .






همه ی آمار و ارقام لیگ های ایران از ابتدا تا کنون:


پرسپولیس هجومی ترین و بهترین تیم تاریخ لیگ:

مرجع خبری پرسپولیس:بیست و نهمین دوره لیگ فوتبال ایران از فردا دوشنبه با دیدار تیمهای استقلال تهران و شهرداری تبریز آغاز می شود. 

در آستانه فصل جدید رقابتهای لیگ برتر نگاهی داریم بر همه آمار و ارقام و اتفاقات لیگ در ایران به زبان اعداد:

صفر

تیم تاج نوشهر در فصل 1350 لیگ در 14 بازی خود موفق به کسب حتی یک برد نیز نشد و رکورد بی نظیری را ثبت کرد!

پرسپولیس تنها تیمی است که در همه ادوار لیگ حاضر بوده است، اگرچه این تیم در فصل 76 حضور ناقصی در مسابقات داشت.

18میانگین گل به ثمر رسیده در هر بازی در تاریخ لیگ ایران.

علی پروین و امیر قلعه نوعی با 3 مقام قهرمانی پرافتخارترین مربیان تاریخ لیگ هستند.

رضا عنایتی و آرش برهانی هر کدام با 4 هت تریک در بین همه مهاجمان تاریخ لیگ رکوردار هستند.

مسابقات لیگ فوتبال در ایران با 5 نام لیگ منطقه ای، تخت جمشید، قدس، آزادگان و برتر برگزار شده است.

بهروز رهبری فر با 6 مقام قهرمانی پرافتخارترین بازیکن لیگ است؛ 5 قهرمانی در پرسپولیس و یک قهرمانی در پاس.

رضا عنایتی در فصل 80 لیگ برتر در بازی ابومسلم و استقلال رشت 7 گل به ثمر رساند؛ بیشترین تعداد گلی که یک بازیکن در یک بازی به ثمر رسانده است.

علیرضا واحدی نیکبخت با دریافت 8 کارت قرمز رکوردار اخراج در تاریخ لیگ است؛ 6 کارت در استقلال و 2 کارت در پرسپولیس.

9

پرسپولیس در لیگ 73 با نتیجه 10-1 شاهین بوشهر را شکست داد که بیشترین اختلاف گل ثبت شده در یک بازی لیگ است.

10

فقط 10 ثانیه از بازی تیمهای ابومسلم و ایرسوتر در فصل 78 گذشته بود که هادی عبداله زاده مهاجم ابومسلم سریعترین گل تاریخ لیگ را  وارد دروازه ایرسوتر نوشهر کرد.

11

فقط یک مربی در لیگ هدایت بیش از 10 تیم را بر عهده داشته است؛ محمود یاوری که صبا یازدهمین تیم او محسوب می شود.

14

بردهای متوالی در لیگ که پرسپولیس در فصل 77 لیگ آزادگان این رکورد را بر جای گذاشت.

20

تهران در ادوار گذشته 20 تیم در لیگ داشته است؛ نفت تهران بیست و یکمین تیم تهرانی تاریخ لیگ.

21

بیشترین تعداد گلی که یک بازیکن طی یک فصل به ثمر رسانده است؛ رضا عنایتی(استقلال) در فصل 84 و آرش برهانی(استقلال) در فصل 87.

24

بیشترین تعداد تیم حاضر در یک دوره لیگ که مربوط به فصل 73 لیگ آزادگان است.

26

استقلال اهواز طی پانزده فصل حضور در لیگ 26 سرمربی را به خود دیده است که در میان همه تیمهای تاریخ لیگ ایران رکورد است.

27

شیرین فراز کرمانشاه در فصل 86 لیگ برتر در 27 بازی متوالی موفق به پیروزی نشد؛ یک رکورد جدید در فوتبال ایران.

28

مجموع ادوار برگزاری لیگ در ایران.        

29

داود حقی بازیکن تیم صبای قم با گل کردن 29 ضربه پنالتی بهترین پنالتی زن تاریخ لیگ است.

43

تعدا بازیهای متوالی بدون باخت در لیگ که مربوط به پرسپولیس در فاصله سالهای 50 تا 53 است.

53

تعداد مربیان خارجی که در لیگ ایران هدایت تیمی را بر عهده داشته اند. تومباکوویچ و کاسیمیرو نفرات 54 و 55 هستند.

58

عماد رضا مهاجم عراقی سابق تیمهای سپاهان و فولاد با زدن 58 گل بهترین گلزن خارجی در تاریخ لیگ محسوب می شود.

67

سپاهان در فصل گذشته لیگ برتر رکورد کسب امتیاز را شکست ؛ بالاترین امتیاز برای یک تیم طی یک فصل.

70

استقلال در فصل 87-88 لیگ برتر که قهرمان شد، 70 گل به ثمر رساند که بیشترین گل به ثمر رسیده توسط یک تیم در یک فصل است.

71

نفت تهران هفتاد و یکمین تیم در تاریخ لیگ است که حضور در بالاترین سطح فوتبال کشور را تجربه می کند.

86

تعداد گلهای فریدون فضلی که با این 86 گل بهترین گلزن تاریخ لیگ است.

112

تعداد هت تریک های ثبت شده در تاریخ لیگ.

125

بیشترین تعداد بازی  در لیگ که یک دروازه بان دروازه خود را بسته نگه داشته است؛ آرمناک پطروسیان در تیمهای سپاهان و ذوب آهن.

127

تعداد بازیهای متوالی یک بازیکن در لیگ؛ آرمناک پطروسیان دروازه بان ارمنی سابق سپاهان این رکورد را ثبت کرد.

194

وینگو بگوویچ رکوردار بیشترین حضور یک مربی خارجی در لیگ ایران است با 194 بار هدایت تیمهای فولاد، پرسپولیس و پاس.

206

ملوان انزلی رکوردار بیشترین باخت در طول تاریخ لیگ با 206 شکست است.

254

تیم پاس با ثبت 254 نتیجه مساوی در تاریخ لیگ رکورد بیشترین تساوی را به نام خود زده است.

341

رکورد بیشترین بازی یک بازیکن در لیگ که مربوط به محمدرضا طهماسبی بازیکن جدید تیم شهرداری تبریز است.

347

پرسپولیس در ادوار گذشته لیگ موفق به ثبت 347 برد شده است؛ بیشترین تعداد پیروزی یک تیم در لیگ.

399

فصل 76 لیگ آزادگان 399 روز به طول انجامید؛ حتی بیشتر از یک سال!

427

محمود یاوری سرمربی فعلی تیم صبای قم  در427  بازی به عنوان سرمربی در لیگ حضور یافته است و رکوردار مربیگری محسوب می شود.

667

بیشترین گل خورده توسط یک تیم در طول تاریخ لیگ که این آمار مربوط به تیم سپاهان اصفهان است!(حالا ادعا کنید بهترین تیم ایرانید)

685

تیم استقلال تهران با انجام 685 بازی در لیگ بیشترین تعداد بازی را بین همه تیمهای لیگ انجام داده است.

782

در فصل گذشته لیگ برتر 782 گل به ثمر رسید که بیشترین گل ثبت شده در یک فصل لیگ است.

844

بهرام مودت سنگربان پرسپولیس در فصل 54 به مدت 844 دقیقه دروازه خود را بسته نگه داشت که هنوز این رکورد شکسته نشده است.

1059

تیم پرسپولیس در طول تاریخ لیگ موفق به ثمر رساندن 1059 گل شده است و هجومی ترین تیم تاریخ لیگ محسوب می شود.

1112

عدد امتیازات پرسپولیس در لیگ که پرسپولیس را در صدر همه تیمهای تاریخ لیگ قرار می دهد.

12173

تعداد گلهای به ثمر رسیده در طول تاریخ لیگ؛ دوازده هزارمین گل در فصل گذشته لیگ برتر به ثمر رسید.

روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه

دنیای مدرن امروزی

بسمه تعالی

طرحی که جدیدا مد شده است ، برگزاری این نوع از مجالس تنها برای بانوان است که گویا از سوی مسئولین مورد توجه قرار گرفته است که برگزار کنندگان این برنامه ها موفق به دریافت مجوز شده اند.

شما میتوانید با یک سرچ ساده اینترنتی به برگزار کنندگان این مجالس و دی جی های خانم برای مهمانی ها دست یابید.

اینجا تهران؛دیسکوی زنانه!

مهام نیوز با یکی از این مراکز تماس گرفت. در این مصاحبه روابط عمومی یکی از این مراکز اذعان کرد:ابن برنامه کاملا قانونی و همراه با مجوز قانونی است البته به صورت فرمالیته. پولی از ما دریافت میکنند و از کلانتری بازرس می فرستند و فقط برای این می آیند که ببینند مشکلی نیست.

همچنین ما درصدی از هزینه های دریافتی را صرف امور خیریه شیرخوارگاه آمنه می کنیم که همان برگه مجوز کار ما می شود.
و کار غیر قانونی نمی کنیم. نه آقایی هست نه نوشیدنی غیرمجازی.

همچنین تمامی حضار خانم هستند و حتی دی جی ما خانم و بسیار حرفه ای است.

همچنین برای بالا بردن امنیت مجلس تلفن های همراه شرکت کنندگان از آنها گرفته می شود و در صورت تخلف با آنها برخورد می شود .

برنامه های مهمانی رقص و شادی و آواز پایکوبی تا جایی که اطلاع داریم با ممنوعیت از سوی اداره اماکن و نهاد های ارشادی روبرو می شده است و حتی گاهی با دستگیری از سوی نیروی انتظامی همراه بوده است حتی در موارد خانوادگی.

مدتی است اما با آگهی هایی روبرو می شویم که در متن آنها قید شده است مهمانی های رقص و پایکوبی با امنیت کامل و داشتن مجوز در سطح شهر برگزار می شود.

این برنامه ها عموما هم با حضور آقایان و هم خانم ها در سطح شهر برگزار می شد که در صورت مشاهده با آنها برخورد قانونی صورت می گرفت.

چند ماه بعد در چنین روزی:

بیمارستان فارابی به حالت سابق در آمد؟؟؟؟؟؟!!!!!!

خیابانهای قلعه مرغی مملو از برخی نوشیدنیها شده است؟؟؟!!!!!

به قول معروف:

مخبری گفت به ما وقت سحر آزادی است

باز هم مثل همان عصر حجر آزادی است



روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه


تلنگر به جوان

بسم رب الشهداء و ااصدیقین

وبلاگی را مطالعه می کردم که در مورد شهدا نوشته بود اشعار و متون بسیار زیبا که نتوانستم برخی از عبارات را در وبلاگ قرار ندهم امیدوارم مورد پسند واقع شود:

 

نوشته ای از شهید احمدرضا احمدی  رتبه اول کنکور پزشکی سال 64 
ساعتی قبل از شهادت

چه کسی می داند جنگ چیست؟ چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا، به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟ کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.و
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگیده؟ کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟ چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:ه
نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟ چگونه سر 120دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟ آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟ 
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ کرده وگذر می کند، حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟ کدام گریبان پاره می شود؟ کدام کودک در انزوا و خلوت اشک می ریزد؟ 
و کدام کدام ...؟ توانستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید : هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران – دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد، اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟ چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟ چگونه باید آنها را غسل داد؟ چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟ 
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم. چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟ کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت درکیفت می گذارد؟ 
کدام اضطراب جانت را می خورد؟ دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟ دلت را به چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟ صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن
آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است؟جوانی به خاک افتاده است؟ 
آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟ هیچ می دانستی؟ حتما نه ....!ه
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطره ای نم یافتی؟ با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟ اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی، اگر جعفر و عبدالله نیستی، لااقل حرمله مباش !ه
که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد. من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد... پس بیاید.
روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه