حدیث کساء

بسمه تعالی



جابربن عبدالله انصاری از فاطمه علیهاسلام روایت می‌کند که فرمود:
یک روز پدرم رسول خدا نزد من آمد. سپس فرزندانم حسن و حسین و بعد امیرالمؤمنین علی وارد شدند. همه در زیر یک عبا جمع شدیم.
پدرم دو طرف عبا را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و عرضه داشت:« پروردگارا! اینها اهل بیت و نزدیکان من هستند؛ گوشت آنها گوشت من و خون آنها خون من است. هر که آنها را بیازارد، مرا آزرده است. با آن کس که با اینها جنگ کند، در جنگم و با آن کس که با اینها مدارا کند، مدارا می‏کنم. دشمنانشان را دشمن دارم و دوستانشان را دوست دارم. اینها از منند و من از اینهایم. پروردگارا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضایت خود را بر من و بر اینها فرو فرست و آنها را از هر گونه رجس و پلیدی پاک و مطهر گردان.»

خداوند عزوجل خطاب فرمود : که ای ملائکه! آسمان و زمین و ماه و خورشید و ستارگان را خلق نکردم مگر برای محبت این پنج نور پاک که در زیر این عبا قرار گرفته‏اند.»
آن‌گاه جبرئیل این آیه را بر پیامبر نازل کرد:« انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا»؛ (احزاب، آیه 33) ( پروردگار اراده می‌کند آلودگی و پلیدی را از اهل بیت پاک کند و آنان را مطهر گرداند.)
 

فواید خواندن حدیث کساء

 

حضرت آیت الله میرسیدعلی موحد ابطحی اصفهانی


روشـن است که براى ارتباط با خداوند عالم، هـیچ‌گونه محدودیت مکانى وجود ندارد. در هر مکانى مى‌توان با پروردگار عالم ارتباط برقرار کرد و حاجات خود را از او طلبید؛ ولى مسلم است که مکان‌هاى پاک و مقدس، از یک سو، در ایجاد زمینه‌ى روحى بهتر، براى توجه قلبى به عالم اعلا و از سوى دیگر، به دلیل عنایات خاص پروردگار به آن مکان‌ها، داراى آثار ویژه‌اى هستند. آن‌چه در جمع بندى روایات در ارتباط با مکان دعا قابل بیان است، آن‌کـه اگـر دعـا و نـیـایـش در مکان‌هایى چون مسجدالحرام، کنار خانه‌ى کعبه، حرم مطهر امام حسین(علیه السلام) به ویژه زیر قبّه آن بزرگوار و اگر هیچ یک از این‌ها میسر نشد، در مسجد مقدسى صورت گیرد، زودتر به نتیجه مى‌رسد. به منظور روشن شدن نقش مکان در استجابت دعا به ذکر یک روایت بسنده مى‌کنیم.

خداوند دوست دارد در مکان‌هایى او را یاد کنند
ابوهاشم جعفرى، یکى از یاران برجسته‌ى امام هادى(علیه السلام) مى‌گوید: روزى امام(علیه السلام) بیمار شدند و از من و محمد بن حمزهـ از دیگر یاران حضرتـ خواستند که نزد ایشان برویم. محمد بن حمزه پیش از من نزد امام(علیه السلام) رفته بود و پس از بازگشت از منزل امام(علیه السلام)، به من گفت: حضرت مى‌خواهند کسى را به کربلا بفرستیم تا در حرم امام حسین(علیه السلام) براى شفاى ایشان دعا کند. به محمد بن حمزه گفتم: چرا به امام(علیه السلام) جواب مثبت ندادى؟ من خود به کربلا مى‌روم و براى شفاى حضرت دعا مى‌کنم. پس از آن وقتى به خانه‌ى امام هادى(علیه السلام) رفتم و خدمت ایشان رسیـدم، در پـاسـخ به خواسته‌ى حضرت گفتم: فدایتان شوم! خودم به کربلا مى‌روم و در آن‌جا براى شمـا دعـا مـى‌کنـم. پـس از آن از محضـر امـام هـادى(علیه السلام) مرخص شدم. در راه، على بن بـلالـ یکى از یاران امام(علیه السلام)
ـ را دیدم و دستور امام را به اطلاع او رساندم. على بن بلال با تعجب پرسید: امام هادى(علیه السلام) به کربلا چه کار دارند؟ ایشان خود امام هستند و عظمت دارند و عظمت ایشان کمتر از کربلا نیست و ...
دیگر بار نزد امام(علیه السلام) رفتم و سخن على بن بلال را خدمت ایشان عرض کردم. امام در پـاسـخ سـخـن او فـرمودند: به على بن بلال مى‌گفتى که رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) با آن‌که عظمتشان از کعبه و حجرالاسود برتر بود، به دور کـعـبــه طـواف مـى‌کـردنـد و حـجـرالاسـود را مى‌بوسیدند. با آن‌که حرمت مؤمن از کعبه برتر است، ‌خداوند دستور داده است که مؤمنان دور کعبه طواف کنند. پس مکان‌هایى وجود دارد که خداوند دوست دارد در آن‌ها او را یاد کنند و از او چیزى بخواهند. من هم دوست دارم که در این گونه مکان‌ها ]‌که نمونه‌اى از آن کربلاست‌[ برایم دعا شود.
سپس امام(علیه السلام) خطاب به من فرمودند: «اى ابوهاشم! چرا این مطالب را به على بن بلال نگفتى؟» من در پاسخ عرض کردم: «فدایتان شوم! اگر من نیز به این خوبى این نکات را مى‌دانستم، به طور حتم آن‌ها را به او مى‌گفتم و در مورد دستور شما چون و چرا نمى‌کردم».

تسلیم بودن در برابر ولایت اهل بیت(علیهم السلام)، شرط پذیرش دعا از سوى خداوند است
اگر چه هرگونه توجهى به پروردگار عالم تأثیرى انکار ناپذیر دارد، ولى این نکته را نیز باید در نظر گرفت که براى وارد شدن به هرجا و کسب توفیق کامل در هر کار، باید از راه آن وارد شد. قرآن مجید در این زمینه مى‌فرماید: «وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ اتَّقَى وَاْءْتُـوا الْبُیُـوتَ مِـنْ اْءَبْـوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ».
بهترین راه در زمینه‌ى دعا و توسل، ‌راه‌هایى است که اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) خود به ما نشان داده‌اند و آن، پذیرفتن ولایت آن‌ها و تلاش و کوشش خالصانه در این راه است. محمـدبن مسلم، از اصحاب امام باقر و امام صادق(علیه السلام)، در حدیثى نقل مى‌کند: ‌ ‌
از امام(علیه السلام) پرسیدم: کسى را مى‌شناسیم که در عبادت، خضوع و خشوع بسیار دارد، ولى امامت شما را نپذیرفته است؛ آیا عبادت‌ها و کـوشش‌هاى دینى او به حالش سودى دارد؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمودند: اى ابامحمد! مثال ما اهل بیت، مثال آن خاندانى است که در بنى اسرائیل بودند که هرگاه چهل شب به درگاه خـدا راز و نیاز مى‌کردند، دعایشان به اجابت مى‌رسید، ولى یکى از آن‌ها چهل شب عبادت و راز و نیاز کرد و دعایش مستجاب نشد. آن شخص نزد حضرت عیسى(علیه السلام) رفت و گلایه کرد و از آن بزرگوار خواست که براى او دعا کنند. حضرت عیسى(علیه السلام) وضو گرفتند و نمازى خواندند و براى آن شخص دعا کردند. پس از آن، خداوند به پیامبرش وحى فرمود: بنده‌ى من از غیر آن درى که باید نزدم آید، آمد و دلش به نبوت شما ثبات و قرار نداشت و به همین دلیل دعایش مستجاب نگردید.
این حدیث شریف نشان مى‌دهد که اعتقاد کامل و یقین استوار به پروردگار عالم، ‌پیامبر گرامى و ائمه اطهار(علیهم السلام)، شرط لازم براى استجابت دعاست و بدون باور داشتن ولایت اهـل بـیـت(علیهم السلام)، استجابت دعا با مانع روبه‌رو خواهد شد. ذکر حکایاتى چند در زمینه‌ى نقش اعتقاد به ولایت اهل بیت(علیهم السلام) و تلاش در راه آن‌ها در استجابت دعاها، مى‌تواند در توجه و آماده ساختن هرچه بیشتر خوانندگان عزیز سودمند افتد.

فضیلت و اثر حدیث شریف کساء


به نقل از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )
در بـخـش نهایى حدیث شریف کساء که راوى آن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستند؛ آمده است که حضرت على(علیه السلام)، از رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) پرسیدند: چه اثر و فضیلتى براى این واقعه از جانب خداوند قرار داده شده است؟ رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) در پاسخ فرمودند: «قسم به آن‌که به حق، مرا به پیامبرى مبعوث کرد، این حدیث در مجلسى از مجالس اهل زمین که جمعى از دوستان و شیعیان ما در آن باشند، نقل نمى‌شود، مگر این‌که از جانب پروردگار عالم بر آن‌ها رحمت نازل مى‌شود و ملائکه بر آن جمع احاطه نموده و براى آن‌ها طلب مغفرت مى‌کنند و اگر در بین آن‌ها انـدوهـناک و غمگینى باشد، اندوه و غمش برطرف مى‌شود». امیر مؤمنان على(علیه السلام) پس از شنیدن این آثار و فضایل فرمودند: »به خدا سوگند! ما و شیعیانمان در دنیا و آخرت رستگار شدیم و سعادت یافتیم».


یا علی

صلوات هم یادتون نره

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واحشرنا معهم والعن اعدائهم اجمعین الی یوم الدین فی هذه الساعه و فی کل ساعه ان شاءالله 


شفای جوان مسیحی مبتلا به سرطان خون


از طرف مرحوم آیت الله العظمی حاج سید محمد شیرازی(ره) حسینیه ای در واشنگتن آمریکا به نام حسینیه "الرسول الاعظم" صلی الله علیه و آله تاسیس شده است. دهه فاطمیه در این حسینیه مراسم عزاداری برای حضرت زهرا سلام الله علیها برپا و در شبهای جمعه مراسم دعا و توسل و قرائت حدیث شریف کساء برقرار است. یکی از روحانیون بزرگواری که از سوی بیت آیت الله العظمی شیرازی در آن مرکز بزرگ دینی انجام وظیفه می کند، نقل کرده است : روزی در یکی از خیابان های واشنگتن، پشت چراغ قرمز منتظر آزاد شدن راه بودم. در این هنگام یک خانم با گریه شدید به طرف اتومبیل من آمد و گفت حاج آقا شما ایرانی هستید؟ گفتم بله. گفت التماس دعا دارم. من یک جوان نوزده ساله دارم که به سرطان خون مبتلا و در بیمارستان بستری است به خانم گفتم شب جمعه به حسینیه رسول اعظم بیایید و در مجلس حدیث کساء شرکت کنید تا به برکت توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها مشکل شما مرتفع شود. آن خانم شب جمعه به حسینیه آمد و دعا کرد. از قندهایی که برای تبرک در جلسه حدیث کساء به حاضران داده می شد و قدری شله زرد نذری به آن خانم دادم و گفتم از اینها قدری به جوان سرطانی خود بدهید. وی در جواب گفت پسرم نمی تواند چیزی بخورد. از او خواستم که حتی اگر شده یک ذره از این شله زرد را در دهان او بگذارد. دو روز بعد دیدم که آن خانم گریه کنان به حسینیه آمد. اول خیال کردم جوانش فوت کرده، خواستم به او تسلیت بگویم ولی او هنگامی که نزدیک شد رو به من کرد و پس از سلام گفت حاج آقا! وقتی مقداری از آن شله زرد را در دهان جوانم گذاشتم فورا چشمش را باز کرد و حالش خوب شد. پس از آن پزشکان بیمارستان برای بررسی حال او جلسه مشورتی تشکیل دادند و در نهایت اظهار داشتند که حضرت مسیح او را شفا داده است. ولی من به آنها گفتم که به یقین او شفا یافته امام حسین علیه السلام، حضرت زهرا سلام الله علیها و حدیث کساء است. آن خانم در نوبت های بعد با حجاب اسلامی در جلسه حدیث کساء شرکت می کرد و جریان زندگی خود و شفا یافتن فرزندش را برای حاضران تعریف می کرد و می گفت من مسیحی بودم. بیست سال قبل هنگام حاملگی در ایران حضور داشتم، شوهرم را از دست دادم و پس از آن به آمریکا آمدم. در ایران تبلیغات هیچ یک از علمای بزرگ نتوانست مرا مسلمان کند. ولی امروز به برکت امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و حدیث کساء مسلمان شده ام. وی مرتب بر این جمله تاکید می کرد که حدیث کساء و حضرت زهرا سلام الله علیها مرا به سوی اسلام هدایت کرده است.


روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه

آیت الله طالقانی

بسمه تعالی


در زمستان 1329 ق فرزندی در خانه آیت الله سید ابوالحسن طالقانی به دنیا آمد که مایه روشنی چشمان اهل خانه شد و لبخند شکر و رضا را بر لبان سیدابوالحسن طالقانی نشاند.

پدر نام او را محمود گذاشت و پشت جلد قرآن نوشت: ˈسید محمود روز شنبه، چهارم ربیع الاول 1329 قمری به دنیا آمد. تو گویی همین نوشتار کوتاه بود که پیوندی ناگسستنی بین او و قرآن ایجاد کرد به گونه ای که بعدها وی یکی از پاسداران واقعی قرآن و مکتب حیات بخش اسلام شد.

* دوران کودکی

آیت الله طالقانی دوران کودکی را تا 10 سالگی در روستای ˈگلیردˈ طالقان سپری کرد و همان جا خواندن و نوشتن و مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت و در پی استفاده از مکتب پدر ـ که عالمی سیاست مدار بود ـ مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست.

او سپس همراه خانواده به تهران رفت و این دوران با دیکتاتوری رضاخان و مبارزه روحانیان علیه وی همزمان بود و این امر نقشی بسزا در شکل گیری اندیشه سیاسی اش داشت و از همان هنگام او را وارد میدان مبارزه با ظلم و فساد کرد.

* ورود به حوزه علمیه قم
آیت الله طالقانی در نوزده سالگی برای فراگیری بیشتر و دقیق تر علوم اسلامی عازم حوزه علمیه قم شد و از درس استادان بزرگی چون آیت الله حجت و آیت الله خوانساری بهره فراوان برد.

آیت الله طالقانی، مدتی نیز برای بهره گیری از درس استادان مشهور نجف اشرف، راهی آن مرکز بزرگ علمی شد، اما دوباره به قم و مدرسه فیضیه برگشت. پرداختن به دانش هیچ گاه او را از توجه به مسایل سیاسی ـ اجتماعی دور نکرد.

* درس تفسیر

آیت الله طالقانی پس از سال ها تحصیل در حوزه علمیه قم، از آیت الله حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، اجازه اجتهاد گرفت و با عزمی راسخ و گامی استوار، راهی تهران شد و در مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار سابق) به آموزش علوم اسلامی پرداخت.

او که از مدت ها پیش درد جامعه و مردم را حس کرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلام و قرآن می دانست، با برقراری جلسات تفسیر قرآن، در این مسیر قدم نهاد و رسالت عظیم خویش را به انجام رسانید.

* آیت الله طالقانی در زندان

در سال 1341 ش، به دنبال واکنش امام خمینی (ره) انقلاب سفید شاه، آیت الله طالقانی (ره) نیز برای برداشتن نقاب از چهره نوکران استعمار به افشاگری دست زد. نظام سرسپرده که مصمم به اجرای برنامه دیکته شده از سوی آمریکا بود، آیت الله طالقانی را دستگیر و روانه زندان کرد. او با وجود شکنجه های بی رحمانه در زندان، به برقراری جلسات تفسیر قرآن، نهج البلاغه و تاریخ اسلام برای زندانیان مسلمان همت گماشت و برای ایجاد وحدت بین مبارزان مسلمان نخستین نماز جماعت را در زندان برپا کرد و استقامت وصف ناپذیرش در برابر شکنجه های خون آشامان ساواک، مایه قوت قلب دیگر زندانیان بود.

* تلاش برای وحدت جهان اسلام

آیت الله طالقانی از جمله متفکرانی بود که گام های شایسته ای برای اتحاد جهان اسلام برداشت. او در کنفرانس های متعددی، گاه به عنوان نماینده شخصیت های بزرگی چون آیت الله کاشانی و بروجردی و گاه به طور مستقل شرکت کرد.

وی در حمایت از تاسیس ˈدار التقریب بین المذاهب الاسلامیهˈ که به دست آیت اللّ بروجردی و با همکاری اندیشمندان ˈالازهرˈ مصر، بویژه شیخ محمد شلتوت ایجاد شده بود، نوشت: ˈراه تقریب، که جمعی از علمای بیدار و مجاهد پیش گرفته اند همین است که با نور تفکر، محیط ارتباط اسلامی را روشن سازند و با نوک قلم، باقی مانده ابرهای تاریک را از افق فکری مسلمانان زایل گردانند تا وحدت واقعی پایه گیرد، نه اتحاد صوری و قراردادی.ˈ

* حمایت از ملت فلسطین

در 25 اردیبهشت ماه 1327 ش، هم زمان با خروج آخرین سرباز انگلیس از خاک فلسطین، ˈبن گورینˈ رییس یکی از سازمان های صهیونیستی، خبر شوم تاسیس دولت اشغالگر صهیونیستی را اعلام کرد. از آن تاریخ به بعد، تلاش های گسترده ای در ابعاد مختلف برای حمایت از حقوق مردم فلسطین صورت گرفته است. آیت الله طالقانی نیز از مبارزانی بود که هرگز در برابر این تجاوز، سکوت نکرد و در کنفرانس های متعدد از حق ملت فلسطین دفاع کرد. وی در خطبه نماز عیدفطر سال 1348 ش به مساله فلسطین پرداخت و ضمن آگاه کردن مردم از وضعیت مسلمانان فلسطین و یادآوری مسوولیت آنان در این مبارزه، از آنها خواست تا فطریه خود را برای کمک به مبارزان مسلمان هدیه کنند.

*پیام حماسی آیت الله طالقانی در محرم 1357
محرم سال 1357 ش برای انقلاب لحظه حساس و سرنوشت سازی بود. آیت الله طالقانی هم گام با امام، برای شدت بخشیدن به قیام مردم، در اول محرم با بهره گیری از فرهنگ عاشورا و سخنان قافله سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) پیامی حماسی خطاب به ملت ایران فرستاد که منجر به راهپیمایی ها و اعتصابات گسترده ای شد. ایشان برای وارد کردن ضربات نهایی بر پیکرِ رو به زوال حکومت پهلوی، تصمیم گرفت در حمایت از پیام امام، پیامی دیگر به مناسبت روز تاسوعا (نهم محرم) صادر کند. از این رو، بدون توجه به اخطارهای پی در پی مقامات دولتی، در روز چهارم محرم پیامی دیگر برای ملت ایران فرستاد و اعلام کرد که خود نیز در راه پیمایی روز تاسوعا شرکت خواهد کرد. این اعلامیه همراه پیام امام و تاکید دیگر رهبران دینی، غوغایی به پا کرد، به طوری که در تهران حدود چهار میلیون نفر به خیابان ها ریختند و حمایت خود را از رهبری امام خمینی (ره) و برقراری حکومت اسلامی اعلام کردند.

*اولین نماز جمعه

با برپایی حکومت جمهوری اسلامی، آیت الله طالقانی از طریق یکی از شخصیت های بزرگ کشور، برگزاری نماز جمعه در سرتاسر ایران را به امام پیشنهاد کرد که با موافقت وی، این مراسم وحدت بخش در سرتاسر میهن اسلامی برگزار شد. بر این اساس به دستور مستقیم حضرت امام نخستین نماز جمعه تهران به امامت آیت الله طالقانی در پنجم مرداد 1358 در دانشگاه تهران برپا شد و بیش از یک میلیون نفر در آن شرکت کردند. او هفت نماز جمعه را اقامه کرد که آخرین آن در بهشت زهرا، در شانزدهم شهریور 1358 بود.

آیت الله طالقانی درباره اهمیت نماز جمعه می گوید: ˈنماز جمعه مظهر کاملی است از صف توحیدی تمام ملت های مسلمان، و در عین حال آگاهی، تنبه، هوشیاری، افشا کردن دسایس دشمن و مطلع کردن همه مسلمانان به وظایف و مسوولیت هایی که دست کم در مدت یک هفته در پیش دارند.

نماز جمعه صف عبادت، صف حق پرستی، صف روابط قلوب و وجدان های بیدارِ خداپرستان، در عین حال صف نظام، صف جنگ، صف فرماندهی و فرمان بری است. از این جهت برای امام جمعه شرایط خاصی قایلند که هم بتواند فرماندهی کند، هم بتواند آگاهی بدهد و از حوادثی که در پیرامون کشورهای اسلامی و جامعه مسلمان ها، [و] دسیسه های زیر پرده است، مسلمانان را آگاه کند.ˈ

* آثار ماندگار

اگرچه زندگانی آیت الله طالقانی سراسر مبارزه بود و بارها زندانی و تبعید شد، اما با این حال، آثار ارزشمندی از خود به جا گذاشت. گنجینه های ارزشمندی همچون پرتوی از قرآن، مقدمه و تعلیق بر کتاب تنبیه الامة و تنزیه الملة، اسلام و مالکیت، به سوی خدا می رویم، پرتوی از نهج البلاغه، آینده بشریت از نظر مکتب ما، آزادی و استبداد، آیه حجاب، مرجعیت و فتوا، درسی از قرآن و درس وحدت از یادگارهای جاودان آن عالم فرزانه به شمار می روند.

* عروج آیت الله طالقانی


آیت الله طالقانی پس از سال ها مبارزه، سرانجام روز دوشنبه 19 شهریورماه 1358 به سوی حق شتافت و ملتی در غم فراقش غرق ماتم شدند. انبوه جمعیت پیکرش را برای خاک سپاری به بهشت زهرا بردند و صبح سه شنبه در میان شیون مردم، آن پیکر در خاک پنهان شد و دولت یک روز تعطیل و سه روز عزای عمومی اعلام کرد.

امام خمینی (ره) در پیامش به ملت داغ دار چنین فرمودند: ˈآقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او شخصیتی بود که از حبسی به حبسی و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و هیچ گاه در بهار بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزله حضرت ابوذر بود و زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر برنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او پربرکت.ˈ

منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی

روابط عمومی هیأت عاشقانم ثارالله مأمونیه

معنای یس در سوره یس چیست

هوالرزاق


یس

سوره مبارکه یاسین در مکه نازل شده که عناصر محوری این سوره اصول دین و بخشی از خطوط کلی اخلاق و فقه و حقوق است.

طبق روایات سوره یاسین قلب قرآن است. سوره‌ هایی که به صورت مبسوط به احکام و فقه و مسائلی چون جهاد، زکات، حج و صوم و دیگر مسائل فقهی پرداخته ‌اند در مدینه نازل شده‌اند.
برخی ادعا دارند که آیه 12 این سوره سبب شده  که این سوره به عنوان قلب قرآن نامگذاری شود.

مرحوم علامه طباطبایی(ره) فرمود ما از استادمان مرحوم قاضی سوال کردیم چرا سوره یاسین قلب قرآن است؟ ایشان گفتند به مناسبت آیات پایانی سوره یاسین است. (بیانات آیت الله جوادی آملی)

یاسین از حروف مقطعه نیست

در آیه سه این سوره خداوند خطاب به پیامبر (صلی الله و علیه وآله) می ‌فرماید: «إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» (252، بقره) که نشان می ‌دهد قبل از این خطاب قبلاً پیامبر (صلی الله و علیه وآله) با همان آیه اول و «یس» مورد خطاب قرار گرفت است.
اگر خطابی قبل از این آیه نباشد نباید این گونه پیامبر (صلی الله و علیه وآله) مورد خطاب قرار بگیرد و بنابراین «یس» حروف مقطعه نیست و یک آیه است. (نقل قول از بیانات آیت الله جوادی آملی)

یس اسم پیامبر است (مجمع ‌البیان، ج۸، ص۴۱۴) و در دعای ندبه هم می خوانیم: یابنَ طه وَ الْمُحْکَماتِ یَابنَ یس وَ الذّاریاتِ یَابْنَ الطّورِ و العادیاتِ که مورد خطاب، حضرت ولی‌ عصر ارواحنا فداه هستند می ‌گوئیم ... ای پسر یس ... از اینجا باز هم فهمیده می‌ شود «طه» و «یس» اسم مبارک پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله است. (بیانات حجت الاسلام قمی)

راسخان در علم می دانند

همانطور که می ‌دانید هر ارگانی اسراری دارد، ارتش اسراری دارد که جز افراد ارتش، آن هم بعضی از آنها، شخص دیگری نمی‌ داند. سپاه هم اسراری دارد که حتی بسیاری از سپاهیان آنها را نمی ‌دانند. در هر حزبی بین مسئولینش اسراری هست که بسیاری از اعضای حزب از آن بی ‌اطلاعند. بین خدا و سفیرانش هم اسراری است که جز خودشان و یا وابستگان به آنها (ائمه طاهرین علیهم ‌السّلام) کسی از آنها با خبر نیست. (بحارالانوار، ج۶، ص۸۶)

اگر کسی به دنبال متشابهات رفت معلوم می ‌شود که ریگی به کفش دارد چون قرآن می‌ فرماید: آنان که کج هستند و می ‌خواهند فکر خود را بر قرآن تحمیل کنند به دنبال متشابهات می ‌روند تا آنها را تحریف نمایند، فتنه‌ انگیزی کنند و اختلاف ایجاد نمایند

به تعبیر قرآن «راسخون فی العلم» هستند که متشابهات را می‌ دانند و حتی افرادی مثل سلمان فارسی هم بر این اسرار واقف نیستند!

بنابراین اگر معنای این کلمات را از ما بپرسند با کمال صراحت می‌ گوئیم که «نمی ‌دانیم» و هر که ادعای علم به معنای این الفاظ نماید اشتباه کرده و ادعای گزاف نموده است.

قرآن در این مورد می ‌فرماید:

هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ

اوست کسى که این کتاب [قرآن‏] را بر تو فرو فرستاد. پاره‏اى از آن، آیات محکم [صریح و روشن‏] است. آنها اساس کتابند و [پاره‏اى‏] دیگر متشابهاتند [که تأویل‏پذیرند]. اما کسانى که در دل هایشان انحراف است براى فتنه ‏جویى و طلب تأویل آن [به دلخواه خود،] از متشابه آن پیروى مى ‏کنند، با آنکه تأویلش را جز خدا و ریشه‏ داران در دانش کسى نمى ‏داند. [آنان که‏] مى‏ گویند: «ما بدان ایمان آوردیم، همه [چه محکم و چه متشابه‏] از جانب پروردگار ماست»، و جز خردمندان کسى متذکر نمى‏شود. (سورة آل ‌عمران، آیه ۷)

(راسخون فی ‌العلم = چهارده معصوم (علیهم السلام)) و ما نباید به دنبال متشابهات برویم. اگر کسی به دنبال متشابهات رفت معلوم می ‌شود که ریگی به کفش دارد چون قرآن می‌ فرماید: آنان که کج هستند و می ‌خواهند فکر خود را بر قرآن تحمیل کنند به دنبال متشابهات می ‌روند تا آنها را تحریف نمایند، فتنه‌ انگیزی کنند و اختلاف ایجاد نمایند. (بیانات حجت الاسلام قمی)

 

راسخون فی ‌العلم چه می‌ گویند؟

«یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا» ما ایمان داریم هم به محکمات و هم به متشابهات، علاوه بر اینکه ایمان داریم،‌ صد در صد در مقابل قرآن تسلیم هستیم و می ‌گوییم: «کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» (آل عمران، 7)
بعد هم می ‌فرماید: رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ (همان، 8)

[می ‏گویند:] پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دل هایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.

این هم زنگ خطری است برای همه و به خصوص برای جوان های روشنفکر که مواظب باشند، یکی از دامهای شیطان همین است که انسان را از متشابهات قرآن منحرف می‌ کند، از این راه وارد می ‌شود و فتنه ‌انگیزی می ‌کند تا بتواند فکر خودش را بر قرآن تحمیل نماید، لذا همان کسانی که متشابهات را می‌ دانند این دعا را هم می‌ خوانند. (بیانات حجت الاسلام قمی)

نکته:

مرحوم علامه بزرگوار محمد باقر مجلسی رحمة‌ الله علیه روایاتی در بحارالانوار ضبط نموده‌اند که آل یاسین را آل محمد -علیهم‌ السّلام- معنی کرد‌ه‌اند و یاسین یعنی حضرت محمّد (صلی الله و علیه و آله)-که در جلد ۲۳ از صفحه ۱۶۷ تا ۱۷۷ آمده است.

 

خواندن یس بعد از نماز صبح

کمتر سوره ای مثل یس داریم که سفارش به خواندن آن شده باشد. پیام های بسیار مهم دینی دارد، سفارش شده که روزتان را با سوره یس شروع کنید. (بیانات آیت الله وحید خراسانی)

امام زمان (عج) به آیت الله مرعشی نجفی توصیه کردند که هر روز بعد از نماز صبح سوره یاسین بخوانند


برگرفته از سایت تبیان
روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه


رزمایش ثارالله

بسمه تعالی

تجمع بزرگ 50هزار نفری گردانهای بسیج در قالب رزمایش اقتدار ثارالله صبح پنج شنبه 12 شهریور ماه با حضور سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بوستان ولایت تهران برگزار شد. جانشین فرمانده کل سپاه در این رزمایش تاکید کرد: ما روزانه رفتار آمریکایی‌ها را رصد می‌کنیم و منتظر فرصتیم تا اگر غلطی کنند،تمام منافع اقتصادی و سیاسی آنها را به آتش بکشیم.

البته گمان نمی کنم که هیچ اجنبی در این ایام جرأت نزدیک شدن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد تصاویر زیر تنها گوشه ای از سیل خروشان بسیجیان است که ملاحظه می فرمایید

پیام رساتر زمانی خواهد بود که کشور و یا عوامل و یا هر کسی در خارج و یا احیانا داخل کشور خیالاتی داشته باشد پس ای کسی که اعلام می کنی در انتخابات امسال ام الفتنه ای در راه است بدان که تو و هم پیاله هایتان هیچ غلطی نمی توانید بکنید

بنده دیروز پنجشنبه در ساعت 7/30 صبح بر حسب کاری حوالی اتوبان شهید نواب صفوی و سپس ترمینال جنوب حاضر بودم قریب صدها موتور سوار و ده ها اتوبوس حامل بسیجیان به بوستان ولایت سرازیر می شدند که با درست داشتن پرچمهای یا ابا صالح المهدی و لبیک یا خامنه ای و هیهات منا الذله خیابانهای اطراف را به اشغال خود در آورده بودند آفرین به این حضور و اقتدار.



تصاویر/ رزمایش اقتدار ثارالله - 3


تصاویر/ رزمایش اقتدار ثارالله - 3


تصاویر/ رزمایش اقتدار ثارالله - 3


تصاویر : رزمایش اقتدار ثارالله


تصاویر : رزمایش اقتدار ثارالله


تصاویر : رزمایش اقتدار ثارالله


تصاویر : رزمایش اقتدار ثارالله


تصاویر/ رزمایش اقتدار ثارالله - 2


روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه


داستان آیت الله شفا یافته

بسم الله الرحمن الرحیم


آیت ‌الله میرزا احمد سیبویه در سال 1296 شمسی، در خانواده‌‌ای معنوی در کربلا به دنیا آمد. وی پس از خواندن دروس مقدماتی و ادبیات، سطوح را نزد پدر و عمویش مرحوم حاج شیخ محمد‌علی سیبویه از علمای کربلا، فرا گرفت و سطوح نهایی و خارج فقه را از مرحوم علامه فقیه و حاج شیخ یوسف بیارجمندی شاهرودی آموخت.


آیت اللهی که با عنایت امام حسین(ع) شفا گرفت
داستان شفا گرفتن مرحوم سیبویه(ره)

مهدی صادق ‌نژاد، از دوستان نزدیک مرحوم سیبویه می‌گوید: پدر و مادر مرحوم سیبویه در یک روز از دنیا رفتند و زمانی که آنها فوت کردند، مرحوم سیبویه در بستر بیماری بود و پزشکان از بهبودش قطع امید کرده بودند.

مرحوم سیبویه 20 روز بعد از فوت والدینش زمانی که کمی بهبود یافته بود، متوجه فوت آنها می‌شود.

بعد از اینکه میرزا احمد سیبویه بهبود یافت، گفت: «در بستر بیماری در عالم مکاشفه بودم، همراه پدرم در حرم امام حسین (علیه السلام) ایستاده بودیم؛ پدرم از امام حسین (علیه السلام) شفای مرا خواست. حضرت اباعبدالله (علیه السلام) فرمودند: «اجلش رسیده است» و پدرم امام حسین (علیه السلام) را به مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) قسم می ‌دهد و می‌ گوید: اگر شما بخواهید، می‌ شود.

مرحوم سیبویه گفت: امام حسین (علیه السلام) به داخل حرم رفتند و بعد از مدتی بیرون آمدند و خطاب به پدرم فرمودند: «ما شفای پسر شما را از خدا گرفتیم!»

بعد از این واقعه، مرحوم سیبویه بارها می ‌گفتند که من آزاد شده امام حسین (علیه السلام) هستم. از این رو وی علاوه بر «احمد» با نام کوچک «حسین» نیز معروف بود.

هوای نفس انسان را به اسفل سافلین می‌برد

مرحوم سیبویه بسیار مراقب بود که دل کسی را نشکند؛ چنانچه میان بچه‌ها اختلافی پیش می ‌آمد با درایت و بدون اینکه طرف شخص خاصی را بگیرد، در حل اختلاف کمک می‌کرد، صبور بود و به مردم بسیار احترام می ‌گذاشت و ساعت ‌ها به گفت‌ و گو با آنها می ‌پرداخت.

مرحوم سیبویه به هیچ عنوان از هیچ یک از جناح ‌های سیاسی حمایت نمی ‌کرد و کاملاً بی‌ طرف بود و با همه با هر سلیقه سیاسی که داشتند، رابطه حسنه برقرار می‌ کردند و ارادت خاصی به مقام معظم رهبری داشت.

مرحوم سیبویه معتقد بود، هوای نفس انسان را به اسفل السافلین می ‌برد و چنانچه هر انسانی در راه رسیدن به اهداف خود به یک هدف الهی بنگرد، دچار چالش نمی ‌شود. شاید افراد دارای اعتقادات مختلفی در رسیدن به یک هدف الهی باشند، ولی مهم‌ این است که هدفشان یکی است.

هنگامی که ما نوجوان بودیم و وظیفه داشتیم هر روز صبح برخی از کارهای منزل از جمله خرید نان را انجام دهیم، مرحوم سیبویه ما را از خواب بیدار نمی‌کرد و با وجود اینکه حدود 70 سال سن داشتند، بعد از نماز صبح خودشان برای خرید نان از منزل خارج می‌شدند.

مرحوم سیبویه در بسیاری از کارهای منزل کمک می‌کردند و اگر از ایشان می‌خواستیم که به خود زحمت ندهند و این کار را به خانم ‌ها واگذار کنند، در پاسخ می ‌گفتند که وقتی روی منبر از مردم می ‌خواهم در کارهای منزل به خانم ‌های خود کمک کنند، چنانچه خود عمل نکنم، عالم بی ‌‌عمل می‌ شوم.

اینها خاطره و داستان نیست، بلکه واقعیت‌ هایی است که مرحوم سیبویه با عمری بندگی به آنها رسیده و از این قبیل موارد در زندگی مرحوم سیبویه زیاد بود.

یکی دیگر از شاگردان آیة الله سیبویه که از محضر ایشان بسیار بهره برده اند نکات جالبی از حالات معنوی ایشان نقل کرده اند که با اختصار چند مورد را می آوریم :

شیطان را در خود له کرده‌ام

روزی فردی پشت سر مرحوم سیبویه غیبت می‌ کند که توسط یکی از طلبه‌ ها به گوش مرحوم سیبویه می‌ رسد.

شبی در مجلسی که در ماه رمضان برپا شده بود، مرحوم سیبویه و آن شخص نیز حضور داشتند. مرحوم سیبویه طوری رفتار کرد که انگار اتفاقی نیفتاده است، حتی زمانی که مجلس به پایان رسید، مرحوم سیبویه کفش ‌های آن شخص را جلوی پاهایش جفت کرد.

وقتی که با اعتراض من رو به رو شد، گفت: «من شیطان را در خود له کردم که مبادا در درون من نسبت به ایشان ذره‌ای کدورت پیش آید».

«دوستی با خدا» از زبان مرحوم آیة‌الله سیبویه

مرحوم آیة‌ الله میرزا احمد سیبویه معتقد بود؛ حضور قلب انسان را بهتر به خدا می‌ رساند نسبت به کسی که اعضا و جوارحش را خسته می ‌کند، مرتب نماز می ‌خواند، در حالی که دلش جای دیگری است.
منبع: تبیان

روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه